۱۳۸۸ فروردین ۶, پنجشنبه

شعر - بهار

بهار

لاله های گلی
رو کوها درمی آد
توی هر دره ای
بوی گلپر می آد
شکوفه می کنن
به ها و بادوما
باز قد می کشن
سبز جو گندما
چل چله پارسالی
می شه مهمون ما
لونه شو می گذاره
لب ایوانما
از ده بالایی
باز عروس می برن
برای شادوماد
گاو و بز می خرن
اون تنور خاموشه
باز آتیش داره می شه
ننجونم پا تنور
مشغول کار می شه
کلاغه غار می زد
یکی حالا می آد
دسی دسی بچه ها
بابا از را می یاد
سیاوش کسرایی

هیچ نظری موجود نیست: