۱۳۸۷ شهریور ۲۴, یکشنبه

دریا

دریا

حسرت نبرم به خواب آن مرداب
کآرام درون دشت شب خفته ست
دریایم و نیست بکم ازطوفان
دریا همه عمر خوابش آشفته ست

شفیعی کدکنی (م.سرشک)

۱ نظر:

ناشناس گفت...

و من عاشقش هستم...