۱۳۸۸ مرداد ۳۰, جمعه

شهر قصه


آنزمانهایی که هر حرفی زمان خودش را و هر نکته مکان خویش را داشت همان زمانی که معبد و مسجد جای دعا و میخانه جای صفا و اگر جفایی بود تنها از یار بیوفا هر کوی و برزنی و محله ایی شهرقصه هایی را میماندند عین شهر قصه بیژن که هر کسي کار خودش بار خودش آتيش به انبار خودش بود. افسوس و صد افسوس نه اهالی آن دنیای قشنگ و نه مردم این دنیای آشفته بازار امروز هنوز نفهمیدند و نمیخواهند بدانند که آیا روباه ملا بود یا اینکه ملا روباه .

۱ نظر:

بیتا گفت...

باسلام دوست گرانقدر
الان هیچ چیزی سرجاش نیست و این یعنی سردر گمی فرقی نداره روباه روباه و ملا روباه
با ارزوی بهترین